نسلهای ما نتوانستهاند تجربههای خود را دربارهٔ چگونگی پذیرش حجاب اجباری بعد از انقلاب به نسلهای بعدی منتقل کنند. انگیزهٔ انتشار این کتاب که در آن تاریخ و خاطره و مشاهدات در هم تنیده شده، جبران اهمالی است که ما مرتکب شدهایم و به سبب آن بسیاری از افراد نسلهای جوان بهخطا تصور میکنند زنان بیحجاب ایرانی، روزهای آغازین پیروزی انقلاب، یک شب خوابیدند و صبح که بیدار شدند، بیچون و چرا و بلافاصله، در اجرای فرمان رهبر انقلاب اسلامی حجاب اجباری سر کردند. حال آنکه روند پذیرش حجاب اجباری روندی پُر تنش، پیچیده و پُرماجرا بوده است و نمیشود سیر تحول آن را فقط در تهران دنبال کرد. در تمام این چهار دهه، در سطح کشور، زنان با ابراز نارضایتی از حجاب اجباری و تبعات آن، مانند از دست دادن شغل، برآشفته شده و به هر شگردی برای مبارزه و مقاومت به قیمت رویارویی با حاکمان وقت دست زدهاند. نیروی بزرگ زنان شاغل در سطح کشور، به سرعت، همزمانیِ فرمان حجاب اجباری را با از دست دادنِ بسیاری از حقوق کسبشده در عصرِ پهلویها کنار هم چیدند و تازه فهمیدند که حجاب، فقط یک تکه پارچه نیست، نشانهای است روشن از سیاستهای کلان حکومت اسلامی نسبت به ساز و کار زنان در یک نظام ارزشی ارتجاعی. تا یک روز پیش از این فرمان، زنان بیحجاب و حتی بخشی از زنان با حجاب، به گونهای دیگر میاندیشیدند.» چگونه باحجاب شدیم؟، پیشگفتار «چگونه باحجاب شدیم؟» روایتیست مستند از بازهای از تاریخ همروزگار ما که مانند بسیار دورانهای دیگر در چهار دههٔ گذشته به تلاش سازمانیافتهٔ نهاد قدرت برای ناگفته ماندن و از یادها رفتن باخته بود. مهرانگیز کار در این کتاب با استناد به روزنامهها و بخشنامههای دولتی، و با یادآوری اطلاعات دقیق هر منبع، تاریخ مقاومت زنان را در برابر حجاب اجباری پیش روی ما میگذارد، تا بدانیم و فراموش نکنیم. طرح جلد کتاب از کورش بیگپور عزیز است و ناشر انتشارات شرکت کتاب لسآنجلس. کتاب با همراهی «بنیاد سیامک پورزند» منتشر شده است. «چگونه باحجاب شدیم؟» یک اثر باارزش است. پشتیبان تلاشهای ارزندهٔ همدیگر باشیم
برای خرید کتاب اینجا کلیک کنید.