دی شیخ با چراغ همی گشت گِردِ بیت...!
به روز شده در      پنجشنبه 2 دی 1395     -   Thursday December 22 2016

ندا امین
چندی پیش خبری در رسانه ها منتشر شد که حاکی از الطافِ قاری قرآن بیت رهبری به نوجوانان پُر شورِ انقلابی و به جهت آموزش آنان برای فراگیری هرچه بیشتر و بهتر قرآن بود که طی آن، قاری و آموزگار محترمِ موردِ علاقه ی جنابِ خامنه ای، آنچنان فشرده احکام، دروس و قرائت آیات این کتاب را به طالبانِ این علم آموخت که به صورت گروهی، جمعیا روانه بهشت موعود شدند.
تبلیغات در خبرگزاری ایرانشهر
دکتر کامران یدیدی

ندا امین - نویسنده و خبرنگار:

و اینگونه تدریس فشرده ایشان که نه فقط مغزهای مبارک را، که کالبدهای زمینی شان را نیز به دروس و آیاتِ شریفه ی شیخ ما مزین کرده بود، کار را بدان جا رسانید که درب بهشت را نیز رد کرده و از آن سوی جهنم راهی بیمارستانشان نمود... آنچنان که آه از نهادشان برآمده و عطای هرچه قرائت و تلاوت را به لقایش بخشیده و دست به دامان مفتی اعظم شدند که یا شیخا... ما برای وصل کردن آمدیم، نی برای...!

و هل مِن ناصرالینصرنی گویان به دامان مفتی شهر پناه بردند تا دادِ خود از شیخِ بیدادگر ستانده و اجر خود را که دیگر نه با کرام الکاتبین، که می بایست در بارگاهِ پادشاهی شیخِ اعظم بیابندش، بستانند و شیخِ خوش آوای شهر را رسوا ساخته و حنجره مبارک را خاموش کنند تا دیگر اینگونه بسان بلبلی چه چه نزده و با ابزار خاص و مبارک خویش جوانان را به راه پُر پیچ و خمِ تازه کشف شده ی خویش، هدایت ننماید.

آری این شیخِ شاید بتوان گفت محترمِ ما که البته اکنون قطعا با این عملکرد خود، نزد جناب رهبری از احترامات و کرامات مخصوص و ویژه تری نیز بهره مند شده است، طی اقدامی جهادی که می توان گفت از نوع "اکبر" هم می باشد، به ده ها نوجوانی که نزد وی مشغول یادگیری قرآن و قرائت آن بودند، تجاوز کرده و حتا به روی مبارک خود هم نیاورده است که انگار نه خروسی بوده و دمبی...!

چرا که قربانیان این جهاد اکبرِ ایشان، هرچه در برابر قضات محترمه ی متصل به دستگاه قضای شاهنشاه اعظم، فریاد برآوردند که شما را چه کار با حرف روباه، زمانی که دمب خروس مشهود است؟! اما راه به جایی نبرده و دست از پا دراز تر روانه ی خانه های خود شدند که خاموشی را به از فریادی که بر آستانی نمیرسد. چرا که سخنگوی خیلی خیلی محترم قوه قضائیه طی بررسی های عمیقِ خود که البته بر حسب سبقه ولایت، به دقایقی بیش هم نمی انجامد، این شیخ شهیر را که مورد علاقه آقا می باشد و گویا خود ایشان هم در گذشته ای نه چندان دور مورد عنایت شخصِ شخیصِ رهبری در همین باب قرار گرفته که بدین سان الطافشان شامل حال شیخِ ما که گویا حاجی نیز می باشد، شده است، از اتهامات وارده به وی تبرئه نموده است.

که البته خالی از لطف نیز نمی باشد که در این خصوص هم کمی تامل کنیم که شاید همین سخنگوی نیکو خصال و راست گفتار ولایت نیز که هر روزه اینگونه از جریانات جاری در دستگاه قضا سخن پراکنی می نماید هم، روزی مورد عنایت آقای خود قرار گرفته باشد.

بلی... این حاجی آقای ما که به نامی در شناسنامه ای که شاید خود نیز از صحتِ شهرت اش اطلاعی نداشته باشد و می بایست که از والده ی نیکو خصالِ وی در این خصوص پرس و جو نمود، حاج سعید طوسی، قاری قرآنِ متصل به بیت رهبری و به طور اخص مورد علاقه وافر ایشان می باشد که حتا در اجرای فرایض دینی و ایدئولوژی های بنیادین جمهوری اسلامی نیز، گوی سبقت را از اربابِ خود ربوده و نوجوانان مملکت را یکی یکی و با رد کردنشان از زیر قرآن و ریختن کاسه ای آب بر پشت سرشان، به سفر بهشت برده است... آنهم به صورتی که از آنسوی دربِ جهنم به اعماقِ جنگل های آمازون و در میان آدم خوارانِ ولایت، پرتاب شده اند.

و جنابِ اژه ای محترم که آواز خوان دستگاه قضای سرزمینمان می باشد و قطعا می بایست به این مسئله رسیدگی نماید نیز، با در دست گرفتن ماله ای به جهت ماست مالی واقعه و خاموش کردن آتش دعوا، طی اقدامی دیگر، توپ را در زمین دولتهای دیگر انداخته و با ربط دادن موضوع تجاوز این قاری قرآن به مسائل سیاسی و به طور اخص "توهم توطئه مسئولین نظام در خصوص دشمن ستیزی"، گفته است که «بدون تردید آنچه را که این روزها دشمن و ضد انقلاب مد نظر دارد، سوء استفاده از این مسئله است وگرنه ما پرونده های بسیاری در دستگاه قضا داریم، چرا از آن همه پرونده به این پرونده می پردازند؟ چون قصد سوء ‌استفاده دارند».

که البته این اولین باری هم نمی باشد که مقامات محترم با استفاده از سفسطه های خاصِ خود، ماجرا را چنان پیچ می دهند که حتا از درجات شعاع دایره نیز فراتر رفته و چون زمین که "گالیله عزیز می گفت گرد است و کتمانش می کردند"، آنچنان به دورِ خود می چرخد که علم فیزیک را هم زیر سوال برده و صرفا در این باب با سرعت نور به حرکت خود تداوم می بخشد...!

و نکته جالب تر اینکه، حاجی آقای طوسی که کم کم دارد با این همه هندوانه ای که آقا زیر بغلش می گذارد سفید شده و هاله ای از نور فرایش گرفته، با وجود تمام شکایاتی که درخصوص تجاوزهای جنسی وی به نوجوانانی که نزد او قرآن می آموختند صورت پذیرفته، روی به انکار آورده و پس از مبرا شدن از گناهانش توسط دستگاه قضا، طی انتشار بیانیه ‌ای اتهامات مطرح ‌شده علیه خود را "کذب و جعلی" و بهانه ‌ای برای "هتاکی" به رهبر جمهوری اسلامی دانسته است که البته چه توجیهی از این بهتر برای دُردانه بودن در قلب آقا و مولای خود که بیشتر از پیش مورد حمایتش قرار دهد و به انضمام ماله های قوه قضائیه، سمباده ای هم برای صاف تر کردن دیوار حاشای ایشان به دست گیرد و وجه اش را چون لوحی بلورین صیقل بخشد و شاید به سبب آن جایزه ای ویژه نیز چنان جوایزی که به نوجوانان و جوانانِ مملکت عطا کرده است، ارزانی اش دارد.

چرا که پس از سی و هشت سال حکومت دیکتاتوری جمهوری اسلامی بر مردمان ایران، این نخستین باری نبوده و نخواهد بود که شخصی از مقامات رژیم، اینگونه در راستای زیر پا گذاردن اصول اخلاقی و رفتارهای غیر انسانی خود، بر ملت ظلم روا می دارد و نه تنها روح آنان را به صلابه می کشد که بر جسمشان نیز رحم نکرده و زندگی را آنگونه که بر اساس انسانیت است بر آنها روا نمی دارد... چنانچه مقامات محترمه هرآنچه بابِ میل مبارکشان می باشد بر سر مردم نگون بختِ این سرزمین آورده و در نهایت دایره وار پشت هم ایستاده و بر گناهان یکدیگر ماله می کشند تا اینگونه پرونده تمام جنایاتشان را بسته و ختم به خیر کنند. و چه بسا که در این باب جوایز ارزنده ای نیز از جنابِ مقام معظم رهبری به جهت دم تکانی هایشان برای محکم تر نگاه داشتن پایه های فاسد نظام دریافت نمایند.

اما راستی را... اگر از تمام کراهات وجه ی این حاجی آقای گرانقدر هم که بگذریم، چه می توان کرد با قربانیان این فاجعه؟ که بی نوایان هرچه دویده اند تا داد از این بیدادگر بستانند، تنها با این پیام مواجه شده اند که پرونده‌‌ شکایاتشان از این قاری قرآن، با اِعمالِ نفوذ بیت رهبری و مسئولان ارشد قضایی از جمله دادستان تهران بسته و وی از اتهام مسئله خلاف منافی عفت تبرئه شده است.

چه می توان کرد با ذهنِ نوجوانی که حتا به سن قانونی نیز نرسیده است تا درست را از غلط تشخیص دهد و تنها به صرف علاقه به گرایشات دینی خود، راهی کلاس های آموزشی فشرده ی این استاد گرانقدر شده که آنچه دوست دارد بیاموزد؟ که نه تنها بدانچه خواسته دست نیافته، که با تجاوزی که به وی شده، دنیا و آخرتش را نیز پیش چشمانش دیده است و دیگر چه خواهد ماند از اندک باوری به انسانیت که حال بخواهد آن را در آموزه های دینیِ خود جستجو کند؟!

و شاید بتوان از این زاویه نیز نگاه کرد که از این مسئله که البته به طور قطع برای هر کدامشان بسیار دردناک بوده است، درسی گرفته باشند که نیک ترینِ اعمال را نیز نمی توان از شیخی آموخت که پایه های تفکراتش بر مخرب ترین ایدئولوژی های غیر انسانی و ضد بشری استوار است... چه رسد به چگونگیِ آموختنِ جزئیات بیان آن، در گوشه ای از دستگاهِ شیخ که گویا مشغولِ زمینه سازی جهت یک نوآوری در موسیقی اصیل ایرانی شده است...!

 

 

بیشتر بخوانید.....
تبلیغات
HEIDARI SAMAN
دکتر کامران یدیدی
خبرگزاری ایرانشهر در شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت مربوطه به خبرگزاری ایرانشهر می باشد
Iranshahr News Agency Copyright ©