سیلی سخت عرفان اسلامی بر سیمای زن ایرانی ( قسمت اول)
به روز شده در      سه شنبه 21 تیر 1401     -   Tuesday July 12 2022

نویسنده: داریوش فاخری
تبلیغات در خبرگزاری ایرانشهر
دکتر کامران یدیدی

ادبیات صوفیانه بنحو بسیار ناعادلانه ای مذکر و آغشته به خشم مرد و غم زن ایرانیست.

در دنیایی که عارفانه نبود به تصویر ناخدا گونه زن ایرانی بر میخوریم که نه اندیشه نگار است و نه اندیشه ورز و آگاهانه زیر بار خشونتهای ، جنسی، کلامی و احساسی و اقتصادی له میشود و توانمندی‌هایش در جایگاه یک عنصر مستقل خاک میشود.

عطار، مولانا، غزالی، شمس، جامی ، سنایی و دیگرانی از این دست با ایجاد «کلوپ عرفان خودمانی» ، «متافیزیکی دلبخواه «، میل ها و آرزوهای مالیخولیایی خود، فرودستی و خوارسازی زن را در فرهنگ ایران نهادینه کردند. (در پایین میخوانید).

چشم بر میراث فرهنگی گذشتگان پوشیدند.زنان قابل ستایش ایرانی را نادیده گرفتند و از فرصتهای طلایی که تاریخ برای یک رنسانس فکری و اجتماعی که شایستگی آن را داشتیم ، در برابرشان گذاشت، بهره نبردند.

نقش تاریخی زن ایرانی

با آنکه در اندیشه کهن ایران باستان، اسپنتا آرمئیتی ایزدبانو نگهبان زمین، نشانی از باروری و زایش و در گاتها روح عشق و محبت است ، بسیاری از این بزرگان صوفی چشم بر تاریخ پر افتخار خود بستند و حامی زنان ظلم دیده و ستم کشیده جامعه خود نشدند.

ارتشبد پانته آ، فرمانده آرتونیس، دریاسالار آرتمیس ، فرمانده ناوگان ایران ، یوتاب سردار زن ایرانی و خواهر آریو برزن که در نبرد با اسکندر  با برادرش در راه وطن کشته شد، زربانو سردار جنگی و دختر رستم  ، دلاوری  که آزادکننده زال، آذربرین و تخوار از زندان بود را بیاد نیاوردند.

همانگونه که گردیه دلاور ، خواهر بهرام جوبینه که فردوسی او را  همسر خسروپرویز و هم رزم شاهنشاه  یاد کرده، گردآفریدی که برای دفاع از ایران، لباس رزم پوشید و به جنگ سهراب رفت، بانو گشنسب که در کشتی پشت پهلوانان را به خاک می مالید ، بانو ، همسر شجاع بابک خرمدین که در کنار او و در میدان جنگ بر علیه خلفای عباسی بپا خاست و سورا شیر زن اشکانی که برای عزت نام پدر در برابر اردشیر جنگید ، آگاهانه از قلم شان افتاد.

زنان اندیشه ورز، ادیب و خردمندی چون آتوسا مادر خشایارشاه ، مافراین ، بانو ورتا - از اولین نظریه پردازان دموکراسی و از بنیانگذاران فکری ایجاد مجلس مهستان در دوران مهرداد یکم پادشاه اشکانی، سیندخت- مادربزرگ رستم و یکی از خردمندترین چهره های شاهنامه ، پرین-  دختر کیقباد که هزاران برگ از نسخه های اوستا را به زبان پهلوی برای آیندگان از گوشه و کنار ممالک آریایی گردآوری نمود و یک بار کامل آن را نوشت را بدست باد فراموشی سپردند.

انگاری که فرخ رو ، بانوی وزیری که از طبقه عام کشور به مقام وزیری امپراتوری ایران رسید. و آرتادخت- وزیر خزانه داری زمان اردوان چهارم اشکانی که به اقتصاد امپراتوری پارتیان سر و سامان بخشید، پادشاهان زن ایرانی پوراندخت، آزرمیدخت، هلاله و ملکه های انساندوست و عدل پرور هرگز در آسمان ایران ندرخشیدند.

ننوشتند
در دوره ی ساسانی و آیین زرتشتی زن در کانون خانواده از خود اختیاراتی داشت. زن می توانست به فعالیتهای اقتصادی بپردازد، از خانواده ارث دریافت می داشت و می توانست سرپرستی خانواده را در صورت فوت شوهر بر عهده بگیرد. فردوسی در مورد ارث گرفتن شیرین از همسرش خسروپرویز پس از بیرون آوردن اموالش از ضبط شیرویه مینویسد:

به خـانـه شــد و بنــده آزاد کرد

بـدان خـواسته بنـده را شـاد کـرد

دگر هرچه بودش بـه درویش داد

بدان کس کجا خویش بُد بیش داد

ببخشیـــد چیـزی بـه آتشکـــده

چو بـر جشن نوروز و مهر و سده

دگـر بـر کنامی کـه ویـران بــدی

رُبـاطی کــه آرام شیــــران بــدی

هنگام ازدواج نظر دختر را جویا می شوند و حق نداشتند او را به زور شوهر دهند. پوروچیستا ششمین و کوچکترین فرزند زرتشت و سومین دختر اوست. زرتشت درباره همسری با جاماسب حکیم، وزیر شاه گشتاسب و منجم و ستاره شناس معروف می فرماید:

پوروچیستا، جاماسب خواهان همسری با توست و تو را از من خواستگاری کرده است، من او را برای همسری تو مناسب می دانم ولی تو با خرد مقدست مشورت کن ببین آیا او را شایسته همسری خود می دانی یا نه؟
زن حق طلاق داشت. تقاضای طلاق از هر یک از زوجین در محکمه پذیرفته می شد، ولی محکمه هیچ مردی را بدون رضایت شاهزن او و هیچ شاهزنی را بدون رضایت شوهرش، نمی توانست طلاق بدهد.  
اگر شوهر به بهانه ای ناروا می خواست همسرش را طلاق دهد، زن می توانست نزد داور شکایت کند و اگر بر داور ثابت میشد که مرد در اشتباه است، او را تنبیه می نمود و به زندان می فرستاد.

نقش  فلسفه یونانی در متون صوفیانه

از زمان تولد کیهان خدایان زن به اندازه خدایان مرد مهم بودند. بنابراین، حفظ تعادل بین خدایان و مردم و بین این دو ضروری بود.

خدایان زن در فرهنگ و اندیشه های کهن چین،  سلتیکها ، یونان، مصر، بودایی و هندو و سومری پرستش میشدند.
اما صوفیان اسلامی افکار فلاسفه یونانی و افلاطون و قوانین حاکم بر جوامع آنان را با درک اسلامی خود پیوند زده و زن را به دو صورت نمایان کردند. یکی برخورداری از قابلیتهای روحی برای دریافتهای معنوی، ولی بیشتر، مظهر نفس و خواهشهای نفسانی ، که باید از او دوری جست.

ارسطو - مرجع نقل متفکران دوران اخیر غرب و همچنین موثرترین فیلسوف بر افکار متفکران اسلامی، زنان را تابع مردان، اما بالاتر از بردگان و فاقد اقتدار می دانست. او و  افلاطون زنان را حقیر، از نظر ظرفیت عقلانی و شغلی با مردان برابر ولی از نظر قدرت و فضیلت با مردان برابر نمی دانستند.  
افلاطون در تیمائوس (محاورات) ادعا می کند که مردانی که در طول زندگی خود ترسو و تنبل بودند باید دوباره به عنوان زن متولد شوند، و در کتاب قوانین ، استعداد طبیعی زن برای فضیلت را کمتر از مرد و خطر بزرگتری میداند.

افلاطون (بر خلاف صوفیان مسلمان)  قاطعانه به تناسخ اعتقاد داشت و این برای تمایزی که او بین ماهیت زن و مرد قائل شد بسیار مهم بود. افلاطون بیان می کند که مردان روحی برتر از زنان دارند: «انسان ها دارای طبیعتی دوگانه هستند، نوع برتر باید به گونه ای باشد که از آن به بعد «مرد» نامیده شود. او میگوید که مردانی که زندگی بد داشتند. مانند زنان دوباره متولد خواهند شد.

افلاطون همچنین از اصطلاح «زنانه» یا «زن مانند» به عنوان یک اصطلاح تحقیرآمیز استفاده می کند که دلالت بر حقارت و بی ثباتی عاطفی دارد.

 

نقش تاریخی زن در  ادبیات صوفیه

چنین بر میاید که که زن ستیزی و خوار نگه داشتن زن نتیجه مستقیم قلم در دست غدار بودن است و حاصل و یا ترکیبی از عوامل زیر، ضمیر ناخودآگاه ،  بافتهای کهن اجتماع ، دست چینی از متون کتابها و احادیث مزورانه مردسالارانه اسلامی همراه با سرقت ادبی از دیگر فرهنگها و سنتها به قصد شهرت طلبی، تجربیات ناخوشایند شخصی، شرایط خانوادگی، برخورد با زنان در زندگی فردی، و روان پریشی
باعث این طرز تلقی نابجا و خانمانسوز شده که در اشعار و گفتمان های این صوفیان متجلی می گردد.
طبری(نویسنده تاریخ طبری ) در «جامع البیان فی تفسیر قرآن» صریحا می‌گوید: مردان باید بر زنان مسلط باشند. زیرا که خداوند بعضی از انسانها را بر بعضی دیگر برتری بخشیده است.
او حتی توصیه میکند که که زن نافرمان را به تخت ببندید زیرا او بدرستی معتقد است که [ترک بستر زن ناشزه (سرکش) به سفارش سوره نساء قرآن] تنبیه او محسوب نمی‌شود بلکه برعکس باعث خوشحالی او می‌شود.

عطار زنی را که در راه خدا گام نهاده زن نمی¬دانند یا مردی می‌داند که به صورت زنی ظاهر شده است  
غزالی حقوق شرعی یک زن در ازدواج را در حد یک برده توصیف می‌کند. او در کیمیای سعادت به نقل از روایتی از پیامبر اسلام ، می‌نویسد،

«اما حق مرد بر زن عظیم‌تر است که وی در حقیقت بنده مرد است و در خبر است که اگر سجده کردن جز خدا را روا بودی، زنان را امر به سجود کردندی در پیش مردان»

در قسمت دوم، دیدگاه های مولانا که شاعری بزرگ ، عارف نمایی متبحر ولی هرگز مصلحی اجتماعی نبود را بررسی میکنیم

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بیشتر بخوانید.....
تبلیغات
HEIDARI SAMAN
دکتر کامران یدیدی
خبرگزاری ایرانشهر در شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت مربوطه به خبرگزاری ایرانشهر می باشد
Iranshahr News Agency Copyright ©