داستان فيلم بسيار طولانيست اما در قسمتى از آن ديالوگى دارد كه بسيار معروف شد . در اين صحنه تيم نجات رايان را پيدا كرده و سعى دارد كه او را از منطقه خارج بكند اما زير آتش شديد تانكها و آتشبارها و بمبهاى ارتش آلمان قرار گرفته اند و ارتش متفقين بشدت از هم پاشيده و قربانى ميدهد در اينحال و در زير آماج حمله و آتش مرگبار كه از آسمان و زمين مى باريد گروهبان همراه به رايان مى گويد (نگران نباش خدا با ماست) اما رايان بعد از اينكه نگاهى به اطراف مى اندازد و تانكها و نفربرهاى منفجر شده و سربازان كشته شده را در اطراف خود مى بيند به گروهبان مى گويد "ولى راستشو بخواى مثل اينكه خدا با اونهاست نه با ما "
در جنگ دوازده روزه اى كه بين كشور اسرائيل و رژيم آخوندها اتفاق افتاد شاهد بمباران و انفجار بسيارى از رهبران سپاه و دانشمندان هسته اى و مراكز موشكى و آتشبارهاى هوائى و پادگانها و فرودگاهها و پايگاههاى بسيج، مراكز هسته اى و حتى ساختمان شيشه اى صدا و سيما بوديم و در تمام ويديوهاى دريافتى از فرماندهان نيروها گرفته تا مقامات دولتى و حتى مردم عادى ، خدا و پيغمبر و دوازده امام و چهارده معصوم و ائمه اطهار و اولياى الهى و ابولفضل و فاطمه زهرا و زينب كبرا و صد و بيست و چهار هزار پيغمبر را صدا ميزدند و كمك مى طلبيدند حتى در صدا و سيما زير گرد و غبار و در برنامه زنده شعار الله و اكبر سر مى دادند و يا اقاى شمخانى ادعا مى كرد كه نماز صبح خود را در زير آوار خوانده و رهبر هم از سوراخ موش مجددا آن جمله كذائى را تكرار كرد كه ؛به حول و قوه الهى ما پيروز مى شويم و چند تن از اين آيت الله هاى بالاى نود گفتند "كارى نكنيد كه ما از نيروهاى غيبى خود استفاده كنيم" و صدا و سيما هم طبق معمول با دروغ پردازى و ساختن كليپ هاى فيك نويد پيروزى سپاه اسلام را مي داد و ادعا مى كرد كه ما حيفا را شخم زده ايم و اسرائيل را بزانو درآورده ايم و عنقريب است كه با پيروزى كامل سرزمينهاى اشغالى را آزاد كنيم.
اما هر انسان عاقلى در ايران با باز كردن پنجره و نگاهى به كوچه و محله و شهر خود مى توانست بخوبى ببيند كه آسمان كشور كاملا در تصرف نيروى هوائى اسرائيل است و آنها مشغول كوبيدن تمام مراكز مورد نظر هستند و صداى انفجار يك لحظه هم قطع نمیىشود و آتش و دود از تمام شهر زبانه مى كشد و ضمنا از اين الله و پيغمبر و امام و حضرت ابوالفضل خبرى نيست و گويا بقول آن ديالوگ معروف «انگار خدا با آنهاست» اينجا بود كه اكثريت جمعيت هجده ميليونى تهران و حومه بار و بنه را برداشته و با يك پنج ليترى راهى شهرهاى شمال شدند چرا كه انگار اين ائمه و امدادهاى غيبى در شهرهاى سرسبز كنار دريا بيشتر آنتن مي دهند.
نویسنده: بهداد جاودان - آتلانتا